به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
افتخار جهان حمیدالدین
که خرد مدح تو همی خواند
دانکه از هیچ روی نتوان گفت
که نداند همی و نتواند
ماند یک چیز آنکه خود نکند
گرچه حالی تواند و داند
زانکه بر بینیاز واجب نیست
کز پی نفع کس قضا راند
لم در افعال او نیاید از آن
که سبب در میانه بنشاند
غنی مطلق از غرض دورست
فعل او کی به فعل ما ماند
هیچ تدبیر نیست جز تسلیم
خویشتن بیش از این نرنجاند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.