کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ما بدور رویت زچمن فراغ دارد

    که چو سر و پای بندست و چو لاله داغ دارد

    در جواب او

    دل ما بوصل ارمک زقبا فراغ دارد

    که بدگمه پای بندست وز درز داغ دارد

    شده ام بجیب اطلس شب عنبرینه گمره

    مگر انکه کیف گلگون بر هم چراغ دارد

    قد صوف راغکی بین بر صوف سبز طاقین

    سری طوطی عجب اینکه زاغ دارد

    زشبه عجیبم آید شده کوی جیب کمخا

    نوسیاه کمبهابین که چه در دماغ دارد

    زبهاری و گلی ا که عمامه کردو جامه

    نه هوای سرد بستان نه هوای باغ دارد

    بمصاف جامه پوشان بنگو بشاه اطلس

    که زپوستین ابلق چه نکو الاغ دارد

    بکول چو وقت سرما شده پشت گرم قاری

    زهمه نمد فروشان جهان فراغ دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha