کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اسیر بند گیسویت کجا در بند جان باشد

    زهی دیوانه عاقل که دربندی چنان باشد

    در جواب او

    اگر بر مفرش رختم نگاهت یکزمان باشد

    کلاهت بخشم و خلعت کمرهم در میان باشد

    برخت سبز قیغاجی خشیشی دیدم و گفتم

    خنک آبی که در پای سهی سروی روان باشد

    بکمخا اطلس چرخی چه نسبت میکنی آخر

    که از این تابان فرق از زمین تا آسمان باشد

    رخ از زیلو نگردانم بخار بوریا از فرش

    خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد

    زگرد آن ره مفتون خطی خواندم که تفسیرش

    یکی داند که همچون دگمه ذهنش خرده دان باشد

    بر وی یکدیگر پوشیدن رخت آنچنان باید

    که روسی زیر و بالا صوف و اطلس در میان باشد

    هوای سرمه دان عاج در صندوق من یابی

    در آنساعت که خاک تیره ام در استخوان باشد

    زدنیا میرود قاری چو کرباس کفن ساده

    ولیکن شعر رنگینش بماند تا جهان باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha