کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی

    حاصل از حیات جان ایندمست تا دانی

    در جواب آن

    ای که ده جهت داری جامه زمستانی

    بر تن خودت کن بار آنقدر که بتوانی

    بر نهالی اطلس چون دهی شب آسایش

    حاصل از حیات جان آندمست تا دانی

    پیش رخت ابیاری گفت راز مخفی دان

    با طبیب نامحرم حال راز پنهانی

    دل زمعجر روبند کوش داشت دانستم

    چشم بند زردوزی میرد به پیشانی

    هر که رخت سرما را غم نخورد نادم شد

    عاقلا مکن کاری کآورد پشیمانی

    پیر خرقه ات گویم پیشک از ره کسوت

    هر زمان که در پوشی رخت صوف جرجانی

    رخت صوفک ایقاری داد تو نخواهد داد

    جهد کن که از ارمک داد خویش بستانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha