کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بود

    تعبیر رفت کار بدولت حواله بود

    در جواب او

    والا بباغ رخت بدیدیم و لاله بود

    بر جیب دکمهای درش همچو ژاله بود

    آن جرم آل و لالی و گلگون بشاهدی

    صد بار به زرنک گل و روی لاله بود

    در بزم رخت می همه از رنک قرمزی

    و زکله کلاه مغرق پیاله بود

    دیدم بپرده شاهد والا که تافته

    بر رویش از شرابه مشکین کلاله بود

    اطلس عروس میشد و داماد کشته صوف

    زابیاری و حریر خطیشان قباله بود

    زیر کلاه بود خوش آنیده کله پوش

    مانند ماه بدرو زهش همچو هاله بود

    تشریفی رسید پس از شش مهم زغیب

    و آن خود بقد جامه طفلی سه ساله بود

    قاری بخواب دید سقرلاط یکشبی

    تعبیر رفت چکمه و ماشا حواله بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha