کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میبرد سودای چشم مستش از راهم دگر

    از کجا پیدا شد این سودای ناگاهم دگر

    در جواب او

    میبرد سودای صوف مشکی از راهم دگر

    از کجا پیدا شد این سودای ناگاهم دگر

    شب شوم چون مست گویم پوستین بخشم صباح

    خوف سرما زان بگرداند سحرگاهم دگر

    با وجود روزه گر عیدم نباشد رخت نو

    بعد ازین خود زندگی زین پس نمیخواهم دگر

    جامه سان کف میزنم بر رو نمیدانم چرا

    اینقدر دانم که چون صابون همی کاهم دگر

    ساعد عقد سپیچ از سرچه میپیچیم ازو

    پنچه در میافکند با دست کوتاهم دگر

    تا نشد سرما نیفتادم بوقت پوستین

    چله یخ بندقاری کرد آگاهم دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha