کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس

    که چنان زو شده ام بیسرو سامان که مپرس

    در جواب او

    دارم از بیسرو پائی گله چندان که مپرس

    شده بیرخت چنانم من عریان که مپرس

    هم زمستان زقضا نیست بپایم شلوار

    همه کس طعنه زنان این که مبین آن که مپرس

    بهر تشریف کسی مدح لئیمان مکناد

    که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس

    بیکی جامه فاخر که بپوشم گه گه

    میرسد آن بمن از چشم حسودان که مپرس

    گفته بودم نکشم جیب بتان لیک ببر

    شیوه میکند آن جیب زر افشان که مپرس

    از پی پیرهن و داریه و زوده زفارس

    تا بحدیست مرا میل سپاهان که مپرس

    در بهاران دلم از جامه کرباس گرفت

    اشتیاقست مرا با رخ کتان که مپرس

    فتنه میکند آن گوی در و زر قاری

    در بر اطلس و کمخای گلستان که مپرس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha