نظام قاری
غزل ها
شمارهٔ ۸۶ - مولانا حافظ فرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس که چنان زو شده ام بیسرو سامان که مپرس در جواب او دارم از بیسرو پائی گله چندان که مپرس شده بیرخت چنانم من عریان که مپرس هم زمستان زقضا نیست بپایم شلوار همه کس طعنه زنان این که مبین آن که مپرس بهر تشریف کسی مدح لئیمان مکناد که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس بیکی جامه فاخر که بپوشم گه گه میرسد آن بمن از چشم حسودان که مپرس گفته بودم نکشم جیب بتان لیک ببر شیوه میکند آن جیب زر افشان که مپرس از پی پیرهن و داریه و زوده زفارس تا بحدیست مرا میل سپاهان که مپرس در بهاران دلم از جامه کرباس گرفت اشتیاقست مرا با رخ کتان که مپرس فتنه میکند آن گوی در و زر قاری در بر اطلس و کمخای گلستان که مپرس نظام قاری