به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
که برگذشت که بوی عبیر میآید
که میرود که چنین دلپذیر میآید
در جواب او
ز جیب تافته بوی عبیر میآید
سجیف دامن او دلپذیر میآید
به ره گذشت یکی بقچه در بغل گفتم
که برگذشت که بوی عبیر میآید؟
چو شیب جامه والا کجاست منظوری
که پیش اهل نظر بینظیر میآید
عجیب ماندهام از کارخانهٔ حلاج
جوان همیرود آنجا و پیر میآید
چنان همیسپرم راه نرمدست چو گز
که خار منزل سوزن حریر میآید
ز تیر گز ز قبا چشم بر نخواهم دوخت
وگر معاینه بینم که تیر میآید
ز اطلس فلک ار زان که خلعتی دوزی
به قد معنی قاری قصیر میآید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.