کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرخوشانی که شراب لب مستانه زدند
    سنک بر جام و خم و ساغر و پیمانه زدند
    خسرو حسن تو تا نرگس مستانه گشود
    کوس تعطیل ببام در میخانه زدند
    پرده بردار ز رخ تا همه اقرار دهند
    رقم قصۀ یوسف نه بافسانه زدند
    دل سودائی من سلسلۀ عقل گسیخت
    از سر موی توام بند حکیمانه زدند
    خرمن مشک سیه بود که میرفت بباد
    بامدادان که سر زلف ترا شانه زدند
    آفت شیشۀ حسن تو پریچهره مباد
    کودکان اینهمه گر سنگ بدیوانه زدند
    زاهد و دانۀ تسبیح و من وخال نگار
    چکنم دام مرا بر سر ایندانه زدند
    آشنا آیدم ایمرغ حزین نالۀ تو
    مطربان طرب آئین ره بیگانه زدند
    بلبلان بیخبرند از اثر آتش عشق
    بس همین قرعه بنام من پروانه زدند
    سر ما و قدم دوست گرابنای ملوک
    تکیه بر بالش تمکین ملوکانه زدند
    دلم از خطّ تبر ز بزنهار آمد
    نیرا خیمۀ مابین که بویرانه زدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha