کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه بود با سر زلف تو کار جان بسر آید
    زتار او کسلد رشت وجان بدر آید
    سپر به پیش سپارد از این ستاره زمین را
    گر آسمان همه با آفتاب و با قمر آید
    بیا به بین که چه حال است از انتظار تو ما را
    نه جان ز تن بدر آید نه قاصدی ز در آید
    گر از نظر فکند تیره غمزه ام چه ملامت
    دگر نمانده نشانی ز من که در نظر آید
    فرشتۀ تو بدین ناز جان گداز و گر نه
    کجا تحمل کوهی ز طاقت بشر آید
    هزار بار گرم بشکنی ز تیر جفا پر
    چو باز تیر تو بینم مرا ز شوق پر آید
    بگو بجان ز کمان بر گذشت ناوک مژگان
    بیا بلب که ز جانانه پیک خوشخبر آید
    نهال قدّ تو تا دیده دید یافت که آخر
    چه بار میدهد این نونهال اگر ببر آید
    جدا ز صورت جانان دلا ز دیده چه حاصل
    اگر شرشک سر آید بهل که دیده برآید
    سپر به پیش کشم من ز تیر ناز تو حاشا
    دریغ باشد تیری چنین که بر سپر آید
    کمر چگونه ندزدد زبار بحر تو نیر
    چه طاقتی بود آنرا که کوه بر کمر آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha