کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همچو نی وصل تو هر دم که مرا یاد آید
    تا نفس هست دل از درد بفریاد آید
    همه عشاق ز بیداد بتان داد کشند
    من همه داد کشم تا ز تو بیدار آید
    ناز صیاد دلا چونتو بسی کشته بدام
    تو همه ناله کن و باش که صیاد آید
    بس غریب است که گردیش بدامن نرسد
    اینهمه خانه که از زلف تو بر باد آید
    دل که چندی شده و بران ز تبه کاری عمر
    چشم دارم که بدست غمت آباد آید
    من سر زلف تو گردم که کشد در سبدم
    گر چه هر شده که گردد بسر آزاد آید
    آنچه آید بسر من ز لب شیرینت
    کوه بر سر کشد ار بر سر فرهاد آید
    چه فتاده است در آنگو که همه عالم از او
    با غم و درد رود گر همه دلشاد آید
    مگرم روی جنونست که هر سونگرم
    همه در چشم خیال تو پریزاد آید
    برنگشتی فلک از کاوش آهم ز جفا
    باش کز پی حشم ناله بامداد آید
    غمت اربا دل من ناز فروشد چه عجب
    نوعروسی است که بر حجلۀ داماد آید
    پی در آبست خیال قدش از جانرود
    نیر از دیدۀ همه گو شط بغداد آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha