کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    که برگذشت که خون میرود ز چشم ترم
    چه شعله بود که از پا گرفت تا بسرم
    سزای من که نپرداختم ز دانه بدام
    بکش بخون دل ایسنگ عشق بال و پرم
    دگر معامله با کس نماند جز تو مرا
    بیا بیا که چو دردم یکیست غم نخورم
    بلانگر که بچل سالگی چو کودک خرد
    حلاوت لب شوخی فریفت با شکرم
    وه رفت شب ای آفتاب صبح امید
    بر آر سر که ملالت گرفت با قمرم
    طبیب از آن بت نامهربان ده دله پرس
    ز درد من که من از حال خویش بیخبرم
    چه داغ بود که چشمت نهاد بر دل ریش
    که دید خواب ندارد ز ناله تا سحرم
    تو برگذشتی از سرگذشت سیل سرشگ
    بیا ببین که چها بی تو میرود بسرم
    گرم ز دشمن جانی بود امید خلاص
    امیدنیست که از دست دوست جان ببرم
    همیشه دست نیابد دل وفا داری
    بتامکن که چنین دل بدیگری سپرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha