کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه در آزردن دلها چو تو خودرای دگر
    نه چو من بر سر خوی تو شکیبای دگر
    نه ترا رأی بجز خوردن خون دل من
    نه مرا جز طالب نوش لبت رای دگر
    با که گویم که چها میکشم از دست تو من
    رشکم آید که برم نام ترا جای دگر
    نیمه جانی و گر از کشمکش شوق بجاست
    بکن ایبارقۀ حسن تجلای دگر
    ایکه از ناز نهی پا بسر کشته خویش
    ایدریغ از سر دیگر که نهی پای دگر
    سود آن برد که سر در سر سودای تو باخت
    که زبان است در اینمرحله سودای دگر
    زلف و خط داده بهم دست مگر چشم تو باز
    داده در کشور دل رخصت یغمای دگر
    هر چه ایجان پدر ناز توانی بفروش
    مادر دهر نیارد چو تو زیبای دگر
    سروا گر با تو ببالد بنشانش بر خاک
    کاین قبا نیست برازنده ببالای دگر
    بسر زلف دلاویز و بجان لب مست
    کز تو جز بوسه مرا نیست تمنای دگر
    گر بفردای قیامت کشدم وعده وصل
    باز ترسم که دهی وعده فردای دگر
    خط نیاورده رخش غمزۀ جادو وش او
    چشم من بست که فردا نروم جای دگر
    نیرّا شیشۀدل را که در او سرّ خداست
    نتوان داد بهر بی سر و بی پای دگر
    تا توانی مزن اینحقۀ مینائی را
    جز ولای شه دین مهر تولای دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha