کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر مساعد شود آن طرۀ عنبر شکنم
    چندگاهی ز جنون رخت بصحرا فکنم
    باش یکدم که کنم پیرهن شوق قبا
    ایکمانکش که زنی ناوک مژگان بتنم
    خار راهیست که اندر طلبت رفته بپا
    هر سو موی که سر داده برون از بدنم
    ز تماشای منگر حسد آید بجمال
    پرده بردار که من بی خبر از خویشتنم
    شعلۀ عشق در آویخت بفانوس خیال
    خنک آنروزکه سر بر کند از پیرهنم
    منکه تا دوش هم آغوش تو بودم شب و روز
    گرم امروز به بینی نشناسی که منم
    چون ننالم که بزنجیر سر زلف توام
    روز شد شام و بیاد آمده عهد وطنم
    تا خیال توام از دیده بجائی نرود
    همه شب تا بسحرگه مژه بر هم نزنم
    لب او بر لب بیگانه و من درغم او
    شهرۀ شهری و شیرین بخیالی دهنم
    شور شیرین دهنان کوه گران بگذارد
    نیرّا خیره ز سنگین دلی کوهکنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha