نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳: گر مساعد شود آن طرۀ عنبر شکنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر مساعد شود آن طرۀ عنبر شکنم چندگاهی ز جنون رخت بصحرا فکنم باش یکدم که کنم پیرهن شوق قبا ایکمانکش که زنی ناوک مژگان بتنم خار راهیست که اندر طلبت رفته بپا هر سو موی که سر داده برون از بدنم ز تماشای منگر حسد آید بجمال پرده بردار که من بی خبر از خویشتنم شعلۀ عشق در آویخت بفانوس خیال خنک آنروزکه سر بر کند از پیرهنم منکه تا دوش هم آغوش تو بودم شب و روز گرم امروز به بینی نشناسی که منم چون ننالم که بزنجیر سر زلف توام روز شد شام و بیاد آمده عهد وطنم تا خیال توام از دیده بجائی نرود همه شب تا بسحرگه مژه بر هم نزنم لب او بر لب بیگانه و من درغم او شهرۀ شهری و شیرین بخیالی دهنم شور شیرین دهنان کوه گران بگذارد نیرّا خیره ز سنگین دلی کوهکنم نیر تبریزی