کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم از یاد تو با چشم جدا گریم و مویم
    که بسر وقت تو چشمی است جدا هر سر مویم
    اشک رنگین نه بخود میرود از دیده برویم
    سجده بر روی بتی دارم و خونست وضویم
    بچه سوگند خورم کز تو سر خویش ندارم
    بسر موی تو سوگند که سرگشتۀ اویم
    نشئه می همه غم زاید و اندوه و ملالت
    می فروشان اگر از خاک بسازند سبویم
    با حضور تو هر آن بادۀ گلرنگ که خوردم
    در فراقت همه خون گشت و بر آمد ز گلویم
    کس چه سان صبر تواند ز چنین لعبت سیمین
    تو خود انصاف ده آخر نه من از آهن و رویم
    گویم آیم شب تاریک سر راه تو گیرم
    بو که غافل بدر آئی و نهی پای برویم
    !چشم دارم که یک امشب فلک آهسته خرامی
    که بصلح آمده از در صنم عربده جویم
    چارۀ زخم من ای عشق بتدبیر دگر کن
    که من آن ناقۀ مشگین نتوانم که ببویم
    گو من آن پایه ندارم که نهی سر بکنارم
    بسرم یا نه و پندار که خاک سر کویم
    کودکان چشم براهند چه بود آه که چندی
    بند بر داردم از پا صنم سلسلۀ مویم
    گله از بخل رقیت است در اینمسئله نیرّ
    ورنه او خود به نهانی نظری داشت بسویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha