کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بازگردان قصهٔ عشق ایاز

    که آن یکی گنجیست مالامال راز

    می‌رود هر روز در حجرهٔ برین

    تا ببیند چارقی با پوستین

    زانک هستی سخت مستی آورد

    عقل از سر شرم از دل می‌برد

    صد هزاران قرن پیشین را همین

    مستی هستی بزد ره زین کمین

    شد عزرائیلی ازین مستی بلیس

    که چرا آدم شود بر من رئیس

    خواجه‌ام من نیز و خواجه‌زاده‌ام

    صد هنر را قابل و آماده‌ام

    در هنر من از کسی کم نیستم

    تا به خدمت پیش دشمن بیستم

    من ز آتش زاده‌ام او از وحل

    پیش آتش مر وحل را چه محل

    او کجا بود اندر آن دوری که من

    صدر عالم بودم و فخر زمن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha