مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر پنجم
بخش ۷۶ - حکمت نظر کردن در چارق و پوستین کی فلینظر الانسان مم خلق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بازگردان قصهٔ عشق ایاز که آن یکی گنجیست مالامال راز می رود هر روز در حجرهٔ برین تا ببیند چارقی با پوستین زانک هستی سخت مستی آورد عقل از سر شرم از دل می برد صد هزاران قرن پیشین را همین مستی هستی بزد ره زین کمین شد عزرائیلی ازین مستی بلیس که چرا آدم شود بر من رئیس خواجه ام من نیز و خواجه زاده ام صد هنر را قابل و آماده ام در هنر من از کسی کم نیستم تا به خدمت پیش دشمن بیستم من ز آتش زاده ام او از وحل پیش آتش مر وحل را چه محل او کجا بود اندر آن دوری که من صدر عالم بودم و فخر زمن مولانا بلخی