کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود گبری در زمان بایزید

    گفت او را یک مسلمان سعید

    که چه باشد گر تو اسلام آوری

    تا بیابی صد نجات و سروری

    گفت این ایمان اگر هست ای مرید

    آنک دارد شیخ عالم بایزید

    من ندارم طاقت آن تاب آن

    که آن فزون آمد ز کوششهای جان

    گرچه در ایمان و دین ناموقنم

    لیک در ایمان او بس مؤمنم

    دارم ایمان که آن ز جمله برترست

    بس لطیف و با فروغ و با فرست

    مؤمن ایمان اویم در نهان

    گرچه مهرم هست محکم بر دهان

    باز ایمان خود گر ایمان شماست

    نه بدان میلستم و نه مشتهاست

    آنک صد میلش سوی ایمان بود

    چون شما را دید آن فاتر شود

    زانک نامی بیند و معنیش نی

    چون بیابان را مفازه گفتنی

    عشق او ز آورد ایمان بفسرد

    چون به ایمان شما او بنگرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha