کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیخ نورانی ز ره آگه کند

    با سخن هم نور را همره کند

    جهد کن تا مست و نورانی شوی

    تا حدیثت را شود نورش روی

    هر چه در دوشاب جوشیده شود

    در عقیده طعم دوشابش بود

    از جزر وز سیب و به وز گردگان

    لذت دوشاب یابی تو از آن

    علم اندر نور چون فرغرده شد

    پس ز علمت نور یابد قوم لد

    هر چه گویی باشد آن هم نورناک

    که آسمان هرگز نبارد غیر پاک

    آسمان شو ابر شو باران ببار

    ناودان بارش کند نبود به کار

    آب اندر ناودان عاریتیست

    آب اندر ابر و دریا فطرتیست

    فکر و اندیشه‌ست مثل ناودان

    وحی و مکشوفست ابر و آسمان

    آب باران باغ صد رنگ آورد

    ناودان همسایه در جنگ آورد

    خر دو سه حمله به روبه بحث کرد

    چون مقلد بد فریب او بخورد

    طنطنهٔ ادراک بینایی نداشت

    دمدمهٔ روبه برو سکته گماشت

    حرص خوردن آنچنان کردش ذلیل

    که زبونش گشت با پانصد دلیل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha