کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن که درد دل خویش با صبا گویم
    حدیث عشق، بر آن یار آشنا گویم
    غمی که گشته نهان از زمانه دردل من
    بر آن سرم که به صد شور بر ملا گویم
    به هر کجا که بود مجلس عزای رضا
    ز دیده خون بفشانم رضا رضا گویم
    رضا ، به شهر خراسان غریب وتنها ماند
    حدیث غربت او را به صد نوا گویم
    ز غم زنم به دل وجان شیعیان آتش
    اگر ز غربت مظلوم کربلا گویم
    ز پیکرش بسرایم سخن که شد پامال
    و یا ز راس منیرش که شد جدا گویم
    غم یتیمی طفلش سکینه برشمرم
    و یا ز زینب و کلثوم بی نوا گویم
    جدا جدا دل اهل عزا بسوزانم
    اگر مصائب او را جدا جدا گویم
    رسیده کار به جایی که رو کنم به نجف
    غریبی پسرش را به مرتضی گویم
    ز تشنه کامی اورو کنم به سوی بقیع
    برای فاطمه با چشم پر بکا گویم
    توجهی به مدینه کنم به چشم پرآب
    به خون طپیدن او را به مصطفی گویم
    حدیث غربت مظلوم کربلا « ترکی »
    به هر کجا که شود مجلسی بپا گویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha