کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زینب به زمین دید چو صد پاره تنی چند
    پژمرده ز کین دید گل یاسمنی چند
    تنها به زمین دید فتاده همه بی سر
    بر نوک سنان، رفته سر بی بدنی چند
    یکجا به سنان رفته، سر بی تن چندی
    یکجا به زمین خفته، تن بی کفنی چند
    از یک طرف افتاده ز پا با تن صد چاک
    شمشاد قد و، مه رخ سیمین بدنی چند
    یکسوز جفا کاری گرگان جفا کار
    غلطیده به خون، یوسف گل پیرهنی چند
    از تیشهٔ ظلم سپه کوفی وشامی
    افتاده ز پا شاخ گل نسترنی چند
    از ضربت شمشیر و سنان سپه کفر
    افتاده به میدان بلا صف شکنی چند
    رنگین شده از خون، بدن لاله عذاران
    چون گوهر غلطان، شده در عدنی چند
    افتاده ز کین دید سلیمان زمان را
    غلطیده به خون، از ستم اهرمنی چند
    رو کرد سوی نعش برادر به فغان گفت
    بنگر ز وفا جانب یک مشت زنی چند
    ای جان برادر! ندهد خصم امانم
    تا با تن صد چاک تو گویم سخنی چند
    از پای جهان، بندستم گر تو گشودی
    اکنون، بنگربستهٔ بند و رسنی چند
    «ترکی» ز بصر فاطمه ریزد در خونین
    خوانند گر این مرثیه در انجمنی چند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha