کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا سایهٔ مبارک تو بود بر سرم
    فرخنده بود طالع و، رخشنده اخترم
    تا آفتاب روی توام رفت از نظر
    روزم چو شام تار شد و تیره معجرم
    من روز و شب دلم به تو خوش بود حالیا
    تنها به شهر شام، چسان شب به سر برم
    گویند رفته باب تو چندی سوی سفر
    طفلم ولی نمی شود این حرف باورم
    دوران فشانده گرد یتیمی به چهره ام
    گردون فکنده زهر اسیری به ساغرم
    من بلبل ریاض تو بودم ولی کنون
    در آتش فراق تو همچون سمندرم
    ز آیینهٔ دلم نرود عکس این دو تن
    گه در خیال اکبر و گه فکر اصغرم
    ای ناخدای آرزوی من بیا ببین
    در بحر غم، چو کشتی بگسسته لنگرم
    گرداب غصه حایل و مواج بحر غم
    زین ورطه مشکل است که جانی بدر برم
    گویم به حضرتت گله های شب فراق
    روزی اگر وصال تو گردد میسرم
    خشکید آب چشم من از بس گریستم
    جای سرشک، خون چکد از دیدهٔ ترم
    یکدم اگر به دفتر «ترکی» نظر کنی
    دانی که روزگار، چه آورده بر سرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha