کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای قتیلی که به خون غرقه ز شمشیر جفایی
    وی شهیدی که بریده ز بدن سر ز قفایی
    سر بریده ز تن از جور لعنیان به چه جرمی
    به چه تقصیر گرفتار به صد رنج و بلایی
    زینت دوش نبی بودی و نور دل زهرا
    پایمال از سم اسبان مخالف تو چرایی؟
    در عراق آمدی از ملک حجاز، ای شه خوبان
    با شکوه و عظمت بود تو را فر همایی
    قاسمی داشتی و، عونی و، عباس ، رشیدی
    اکبری داشتی و، اصغر فرخنده لقایی
    همرهانت همه گشتند شهید از دم خنجر
    هر یکی با تن صد چاک فتادند به جایی
    اکبرت سرخ شد از خون رخ چون بدر منیرش
    قاسم از خون سر خویش به کف بست حنایی
    اوفتادی به روی خاک زمین، چون ز سرزین
    آسمان اشک فشان گشت و، بپا کرد عزایی
    ای حسین ای که شدی کشته ز شمشیر مخالف
    ای که سالاری و سر حلقهٔ خیل شهدایی
    خونبهای تو خدا گشت که درعالم معنا
    هم تو مرآت خدا هستی و هم خون خدایی
    روز و شب عابد بیمار تو در کنج خرابه
    داشت از لخت دل و اشک، دوایی و غذایی
    نظری جانب « ترکی » ز ره لطف و کرم کن
    جز در مرحمت تو نبرد راه به جایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha