کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
    در فنای خویشتن معشوق را سازد رضا
    عاشق آن باشد که گر برند بندش را زبند
    در مقام جان فشانی نی نعم گوید نه لا
    عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال
    خویش را سازد مجرد از تمام ماسوی
    جان فدای همت آن عاشق صادق که کرد
    در ره معشوق، ترک جان و مال و اقربا
    هیچ دانی کیست آن عاشق، که در راه حبیب
    کرد ترک جان و مال و هستی خود از وفا
    باشد آن عاشق، فروغ دیدهٔ زهرا حسین
    لالهٔ خونین داغستان دشت کربلا
    تا قدم بنهاد آن شور آفرین راه عشق
    در ره معشوق، کرد از شوق، جان و سر فدا
    چون خیل الله، در قربانگه کرب وبلا
    کرد اکبر را فدای دوست در کوه منا
    در منای قرب حق، قربا نیش مقبول شد
    کربلایش زان سبب شد کعبهٔ اهل صفا
    با وجود آنکه بودی آب مهر مادرش
    شمر با خنجر بریدش تشنه لب، سر از قفا
    خوش به بازار شهادت، او شفاعت را خرید
    همتش نازم که کرد آخر به عهد خود وفا
    ای حسین ای عاشق جانباز عشق ذوالجلال
    کن نظر از مهر سوی عاشق غم مبتلا
    عاشقان کوی تو هر چند بسیارند لیک
    «ترکی» افسرده از عشق تو افتاده زپا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha