کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ز غمت دل فسرده آدم و حوا
    خسته ز داغت روان مریم و عیسی
    ای به عزایت چکیده در عوض اشک
    خون دل از چشم خلق عالم بالا
    غرق نشد از چه رو سفینهٔ گیتی
    چون تو شدی تشنه کشته، بر لب دریا
    جسم شریفت ز صدر زین، چو نگون شد
    چشمهٔ خون شد روان، ز دیدهٔ زهرا
    تا به سر نیزه شد بلند سر تو
    ناله برآمد زنای نیزه اعدا
    بیضه بیضا گرفت تا به سر نی
    گشت هویدا سرت، چو بیضهٔ بیضا
    پیکر عریان چاک چاک تو از کین
    بود سه روز و دو شب، به دامن صحرا
    کرد جدا اهرمن ز دست تو انگشت
    از پی انگشتری که برد به یغما
    سینهٔ تو خورد شد ز سم ستوران
    کهنه لباس تو گشت غارت اعدا
    شمس رخت تا غروب کرد به مطبخ
    روز سیه شد به خلق، چون شب ظلما
    خواندن قرآن، سر تو بر سر نیزه
    تاب ز زینب ربود و صبر ز لیلا
    هر که نگرید به یاد غربتت امروز
    غصه خورد، در شفاعت تو به فردا
    از غمت ای تشنه لب! زدیدهٔ «ترکی»
    اشک روان جاری است دریا دریا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha