کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    «در دلم لاله‌صفت، خون جگر می‌ریزد
    صدف دیده به رخ، لؤلؤ تر می‌ریزد»
    هر زمان یاد کنم از لب عطشان حسین
    دجله‌سان، آب سرشکم ز بصر می‌ریزد
    بهر خونی که چکید از گلوی او به زمین
    از ره دیده مرا خون جگر می‌ریزد
    یادم از حنجر خشکیدهٔ او چون آید
    اشک خونین من از دیدهٔ تر می‌ریزد
    زان شراری که ز سوز عطشش بر جان بود
    گوییا بر دلم از غصه شرر می‌ریزد
    شمر با چکمهٔ پا سینهٔ او را بشکست
    طایر روحم از این واقعه، پر می‌ریزد
    با لب تشنه بریدند سرش را ز قفا
    جبرئیل از غم او خاک به سر می‌ریزد
    صفحهٔ دفتر «ترکی» ز چه خون‌آلود است
    مگر از خامهٔ او خون جگر می‌ریزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha