کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جاهم چو بکاهد خرد فزاید

    کارم چو ببندد سخن گشاید

    زینگونه نکوهیده باد از ایزد

    آن کس که مرا بر هنر ستاید

    آن را که خردمند بود هرگز

    زینگونه مذلت کشید باید

    آبم که مرا هر خسی بیابد

    علکم که مرا هر کسی بخاید

    گویی فلک بر جهان که ایدون

    هر آتش سزان به من گراید

    سفله است بسی جان من که چندین

    در تن بکشد رنج و برنیاید

    مردم خطر عافیت چه داند

    تا بند بلا را نیازماید

    ترسم که شود طبع تیره گر چه

    زو دیر همی روشنی فزاید

    ای پخته نگشته از آتش عقل

    امید تو بس خام می نماید

    چون دوستی تو نکرد سودم

    کی دشمنی تو مرا گزاید

    چون عز من و ذل تو نپایست

    هم ذل من و عز تو نپاید

    گر در دل تو خرد می نمایم

    خردست دلت جز چنین نشاید

    در آئینه خرد روی مردم

    هم خرد چنان آیینه نماید

    هر جای که مسعود سعد باشد

    کس با او پهلو چگونه ساید

    من دانم گفت این و تو ندانی

    بلبل داند آنچه می سراید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha