کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوشدل ای عزیز گرانمایه یار من

    ای نیکخواه یار من و دوستدار من

    رفتی و هیچ گونه نیابی ز غم قرار

    با خویشتن ببردی مانا قرار من

    مهجورم و به روز فراق تو جفت من

    رنجورم و به شب غم تو غمگسار من

    خوردم به وصلت تو بسی باده نشاط

    در فرقت تو پیدا آمد خمار من

    دانم که نیک دانی در فضل دست من

    واندر سخن شناخته ای اختیار من

    بد روزگار گشت فرو ماند و خیره شد

    بدخواه روزگار من از روزگار من

    کاینجا به حضرت اندر دهقان دشمنم

    پیدا همی نیارد در ده هزار من

    گریان شدست و نالان چو ابر نوبهار

    نادیده یک شکوفه هنوز از بهار من

    گر بحر گردد او نبود تا به کعب من

    ور باد گردد او نرسد در غبار من

    آن گوهرم که گردد گوهر مرا صدف

    وان آتشم که آتش گردد شرار من

    وان شیرم از قیاس که چون من کنم زئیر

    روبه شوند شیران در مرغزار من

    گر دهر هست بوته هر تجربت چرا

    گردون همی گرفت نداند عیار من

    بر روزگار فاضل باشد مرا بسی

    گر او کند به راستی و حق شمار من

    ای یادگار مانده جهان را ز اهل فضل

    بس باشد این قصیده تو را یادگار من

    هرگز نبود همت من در خور یسار

    هرگز نبود در خور همت یسار من

    ای همچو آشکار من وهم نهان من

    دانسته ای نهان من و آشکار من

    یک ره بیا بر من و کوتاه کن غمم

    وز بهر خود دراز مدار انتظار من

    ای بحر راد مهری از بهر من بگیر

    این شعرهای چون گهر شاهوار من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha