کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون سیه کرد خاک پیرامن

    شب کشان کرد بر هوا دامن

    گیسوان نگار شد گویی

    واندرو در بنات نعش و پرن

    آز من زو و او دراز چو آز

    محنتم زو و او سیه چو محن

    از درازی چو زلف نامفتول

    وز سیاهی چو جعد پر ز شکن

    از نسیم و ستاره دانستم

    منفذ باب و مدخل روزن

    همچو تیغی مجره پر گوهر

    چرخ گردان درو به جای مسن

    می نیارست کرد بانگ از بیم

    طیلسان دار چرخ در مؤذن

    زان کجا فرقدان به چرخ بلند

    چشم بی نور می فتادش ظن

    من بدست اندر از پی صفتش

    لعبتی مشک چهر زرین تن

    مهر رنگی چو در کسوف شود

    به لآلی معانی آبستن

    چون شود جفت بحر قار سزد

    زاید از وی معانی روشن

    اگر او زاد کر ز مادر خویش

    چون فصیح آمد و بلیغ سخن

    باز کرده دهن سخن گویند

    او شود گنگ باز کرده دهن

    پس از آن گوید او کجا به تیغ

    سر او را ببری از گردن

    کار ملکست راست پنداری

    که بپیرایدش همی آهن

    چون تواناست او و برنا سر

    که چنان لاغرست و پیر بدن

    چون زبان گشت ترجمان ضمیر

    همچو دل گشت قهرمان فطن

    گر شهادت بگفت از چه بود

    خورش او ز رای اهریمن

    بند بر پای و تیز رو چون باد

    تیره و زاید او سهیل یمن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha