به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر کس که در بهار بصحرا برون رود
عیش آنگهی کند که بذوق جنون رود
عارف بخار وگل چو بینید بروی دوست
روزی دری گشاید و بیخود درون رود
هربامجوی بر اثر عشق روکه گل
رویش بمطلب است ولی واژگون رود
سرچشمه تراوش دشنام همت است
هر ماجرا که بر سر دنیای دون رود
دریافتم زبوی تو عرفی که بهرگام
صدره دمی بخانه عرفی زبون رود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.