کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا برده ام بمدرسه عشق رخت خویش

    دارم وظیفه از جگر لخت لخت خویش

    مخمور خامشیم فراموش کرده ایم

    هم عهدهای ساقی و هم روی سخت خویش

    شاهی که ظلم را بمیانجی عنان دهد

    تیغ عدوی ملک رساند به تخت خویش

    مهلت مجو که پیشتر از عهد غنچگی

    گل باز بسته بود زشاخ درخت خویش

    گر دولت این بود که بدرویش داده اند

    باید گریستن جم وکی را به تخت خویش

    عرفی هنوز مدحت دون همتان کنی ؟

    طوفان چو تند شد تو بیند از رخت خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha