به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زمن نبود فغانی که دوش میکردم
نصیحت غم روی تو گوش میکردم
فغان نه شیوه اهل دلست ای بلبل
وگرنه من زتو افزون خروش میکردم
گرم بمجمع افسردگان قدم میرفت
بناله همه را شعله نوش میکردم
زصد وصال نیاید شب آنچه من بخیال
زشیوه های تو با عقل و هوش میکردم
چنان حلاوت لعل تو می ستودم دوش
که نیش را متأثر زنوش میکردم
اگر بر ازفشانی لبم اجازت داشت
چها بعابد طاعت فروش میکردم
نهم باینهمه تردامنی همان عرفی
که عیب زاهد پشمینه پوش میکردم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.