به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز بیدردی بامید اجل در عشق مرهونم
نه شرم از قتل فرهاد و نه ننگ از مرگ مجنونم
و بال از هوش دانست از خرد گر همچنین خیزد
همان بهتر که ساقی در شراب انداز مجنونم
فغان العطش ناگه بگوش خضرره یابد
بیا ای عشق وبنماره بسوی چشمه خونم
که در بیرون گلشن بلبلی را در قفس دارد
که فریاد وی از عشق آتشی افروزد به بیرونم
وگر در سایه طوبی برد خوابم محالست این
که غمهای تو بر بالین نیازد صد شبیخونم
منم کز حرص تاراج متاع درد و غم عرفی
گهی در آستین دست وگهی در جیب گردونم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.