به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هر که از خونریز من آلوده گردد دامنش
عذر ننگ این عمل در عهده شکر ازمنش
خست از اندازه بیرون میبرد دهر خسیس
آتشی بینم که میگردد بگرد دامنش
در محبت زندگی را با شهادت جنگ نیست
دیده باید که بیند خون من در گردنش
وه چه صیادی که هر صیدی که زخمی از تو یافت
سر بدنبال تو دارد تا بود جان در تنش
خلوتی کز نور شمع ما بحسن اندوده شد
کوتهی دارد کمند آفتاب از روزنش
عرفی آن تردامنی دارد که هنگام عذاب
آتش دوزخ بمیرد گر فشاری دامنش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.