به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۱۹: تا شاه گشاده دست بر تخت نشست

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا شاه گشاده دست بر تخت نشست

دست همه بیدادگران سخت ببست

دستور به دستوری شاه اندر دست

از پای فتاده را همی گیرد دست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸: بر خاک سر کوی تو ای عشق پرست 2شمارهٔ ۱۹: تا شاه گشاده دست بر تخت نشست 3شمارهٔ ۲۰: این ابر که دُرّ شاهوار آوردست 4شمارهٔ ۲۱: گر خصم نخواست از حسد کار توراست 5شمارهٔ ۲۲: گر نور مه و روشنی شمع توراست 6شمارهٔ ۲۳: شاها همه آشوب ز بدخواه تو خاست 7شمارهٔ ۲۴: شاها اثر صبوح کاری عجب است 8شمارهٔ ۲۵: ای شاه به دولت از جهان بهر توراست 9شمارهٔ ۲۶: ای شاه زمانه بخت پیروز تو راست 10شمارهٔ ۲۷: رخشنده چو مهرست ضمیری که تو راست 11شمارهٔ ۲۸: با لشکر عشق تو مباهات خوش است 12شمارهٔ ۲۹: علم تو زعلم خضر و آصف بیش است 13شمارهٔ ۳۰: آن ابر که خاطرش به خاطر برق است 14شمارهٔ ۳۱: هر چند که بر زمانه فرمان من است 15شمارهٔ ۳۲: مخلوق فراوان است الله یکی است 16شمارهٔ ۳۳: دولت‌ که همه جهان به‌سنجر دادست 17شمارهٔ ۳۴: نور ملک ای ملک به نام تو درست 18شمارهٔ ۳۵: آتش تیغی و تا به محشر تف توست 19شمارهٔ ۳۶: ای شاه دل روشن تو جوشن توست 20شمارهٔ ۳۷: ای یار چو روزگار یار من و توست 21شمارهٔ ۳۸: دولت ‌که تو را داد به من زایل نیست 22شمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست 23شمارهٔ ۴۰: بیدادی و فتنه در جهان آیین نیست 24شمارهٔ ۴۱: در عشق توام امید بهروزی نیست 25شمارهٔ ۴۲: در راه نسا ای ملک پاک سرشت 26شمارهٔ ۴۳: آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت 27شمارهٔ ۴۴: تا از برم آن یار پسندیده برفت 28شمارهٔ ۴۵: ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت 29شمارهٔ ۴۶: گر یابد زهره آگهی از نامت 30شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 31شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 32شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 33شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 34شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 35شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 36شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 37شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 38شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 39شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 40شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 41شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 42شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 43شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 44شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 45شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 46شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 47شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 48شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 49شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 50شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 51شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 52شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 53شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 54شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 55شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 56شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 57شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 58شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...59شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 60شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 61شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 62شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 63شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 64شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 65شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 66شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 67شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 68شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 69شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 70شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 71شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 72شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 73شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 74شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 75شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 76شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 77شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 78شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 79شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 80شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 81شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 82شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 83شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 84شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 85شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 86شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 87شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 88شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 89شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 90شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 91شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 92شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 93شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 94شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 95شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 96شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 97شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 98شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 99شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 100شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 101شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 102شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 103شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 104شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 105شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 106شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 107شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 108شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 109شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 110شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 111شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 112شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 113شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 114شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 115شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 116شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 117شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 118شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 119شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 120شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 121شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 122شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 123شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 124شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 125شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 126شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 127شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 128شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 129شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 130شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 131شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 132شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 133شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 134شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 135شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 136شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 137شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 138شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 139شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 140شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 141شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 142شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 143شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 144شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 145شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 146شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 147شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 148شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 149شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 150شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 151شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 152شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 153شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 154شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 155شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 156شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 157شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ