به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد

2200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد

تا خصم ز باد حمله در خاک افتاد

از بیم دلش پرآتش و سر بر باد

دو دیده پرآب روی بر خاک نهاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 2شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 3شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 4شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 5شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 6شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 7شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 8شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 9شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 10شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 11شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 12شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 13شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 14شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 15شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 16شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 17شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 18شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 19شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 20شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 21شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 22شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 23شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 24شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 25شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 26شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 27شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 28شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 29شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...30شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 31شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 32شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 33شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 34شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 35شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 36شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 37شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 38شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 39شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 40شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 41شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 42شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 43شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 44شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 45شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 46شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 47شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 48شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 49شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 50شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 51شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 52شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 53شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 54شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 55شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 56شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 57شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 58شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 59شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 60شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 61شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 62شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 63شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 64شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 65شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 66شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 67شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 68شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 69شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 70شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 71شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 72شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 73شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 74شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 75شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 76شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 77شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 78شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 79شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 80شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 81شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 82شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 83شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 84شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 85شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 86شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 87شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 88شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 89شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 90شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 91شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 92شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 93شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 94شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 95شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 96شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 97شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 98شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 99شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 100شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 101شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 102شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 103شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 104شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 105شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 106شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 107شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 108شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 109شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 110شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 111شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 112شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 113شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 114شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 115شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 116شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 117شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 118شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 119شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 120شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 121شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 122شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 123شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 124شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 125شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 126شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 127شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 128شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ