به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد

2650عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد

دردی که زکین توست درمان نبرد

هرکس‌که تورا به طوع فرمان نبرد

گر عالم جان شود ز تو جان نبرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 2شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 3شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 4شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 5شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 6شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 7شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 8شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 9شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 10شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 11شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 12شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 13شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 14شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 15شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 16شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...17شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 18شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 19شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 20شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 21شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 22شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 23شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 24شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 25شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 26شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 27شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 28شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 29شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 30شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 31شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 32شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 33شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 34شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 35شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 36شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 37شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 38شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 39شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 40شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 41شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 42شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 43شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 44شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 45شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 46شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 47شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 48شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 49شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 50شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 51شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 52شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 53شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 54شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 55شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 56شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 57شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 58شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 59شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 60شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 61شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 62شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 63شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 64شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 65شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 66شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 67شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 68شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 69شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 70شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 71شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 72شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 73شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 74شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 75شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 76شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 77شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 78شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 79شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 80شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 81شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 82شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 83شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 84شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 85شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 86شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 87شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 88شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 89شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 90شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 91شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 92شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 93شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 94شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 95شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 96شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 97شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 98شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 99شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 100شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 101شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 102شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 103شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 104شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 105شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 106شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 107شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 108شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 109شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 110شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 111شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 112شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 113شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 114شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 115شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ