به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۲۵: ای شاه به دولت از جهان بهر توراست

2720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای شاه به دولت از جهان بهر توراست

بر جان و تن مخالفان قهر توراست

سلطانی عصر و شاهی دهر توراست

با این همه فتح ماوراء‌النهر تو راست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۴: شاها اثر صبوح کاری عجب است 2شمارهٔ ۲۵: ای شاه به دولت از جهان بهر توراست 3شمارهٔ ۲۶: ای شاه زمانه بخت پیروز تو راست 4شمارهٔ ۲۷: رخشنده چو مهرست ضمیری که تو راست 5شمارهٔ ۲۸: با لشکر عشق تو مباهات خوش است 6شمارهٔ ۲۹: علم تو زعلم خضر و آصف بیش است 7شمارهٔ ۳۰: آن ابر که خاطرش به خاطر برق است 8شمارهٔ ۳۱: هر چند که بر زمانه فرمان من است 9شمارهٔ ۳۲: مخلوق فراوان است الله یکی است 10شمارهٔ ۳۳: دولت‌ که همه جهان به‌سنجر دادست 11شمارهٔ ۳۴: نور ملک ای ملک به نام تو درست 12شمارهٔ ۳۵: آتش تیغی و تا به محشر تف توست 13شمارهٔ ۳۶: ای شاه دل روشن تو جوشن توست 14شمارهٔ ۳۷: ای یار چو روزگار یار من و توست 15شمارهٔ ۳۸: دولت ‌که تو را داد به من زایل نیست 16شمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست 17شمارهٔ ۴۰: بیدادی و فتنه در جهان آیین نیست 18شمارهٔ ۴۱: در عشق توام امید بهروزی نیست 19شمارهٔ ۴۲: در راه نسا ای ملک پاک سرشت 20شمارهٔ ۴۳: آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت 21شمارهٔ ۴۴: تا از برم آن یار پسندیده برفت 22شمارهٔ ۴۵: ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت 23شمارهٔ ۴۶: گر یابد زهره آگهی از نامت 24شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 25شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 26شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 27شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 28شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 29شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 30شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 31شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 32شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 33شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 34شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 35شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 36شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 37شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 38شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 39شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 40شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 41شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 42شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 43شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 44شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 45شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 46شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 47شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 48شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 49شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 50شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 51شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 52شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...53شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 54شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 55شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 56شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 57شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 58شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 59شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 60شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 61شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 62شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 63شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 64شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 65شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 66شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 67شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 68شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 69شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 70شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 71شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 72شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 73شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 74شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 75شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 76شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 77شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 78شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 79شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 80شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 81شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 82شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 83شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 84شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 85شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 86شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 87شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 88شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 89شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 90شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 91شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 92شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 93شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 94شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 95شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 96شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 97شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 98شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 99شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 100شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 101شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 102شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 103شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 104شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 105شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 106شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 107شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 108شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 109شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 110شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 111شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 112شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 113شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 114شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 115شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 116شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 117شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 118شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 119شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 120شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 121شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 122شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 123شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 124شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 125شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 126شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 127شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 128شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 129شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 130شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 131شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 132شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 133شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 134شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 135شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 136شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 137شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 138شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 139شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 140شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 141شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 142شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 143شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 144شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 145شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 146شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 147شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 148شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 149شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 150شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 151شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ