به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۲۴: شاها اثر صبوح کاری عجب است

2710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شاها اثر صبوح کاری عجب است

نازد به صبوح هرکه شادی طلب است

باده به همه وقت طرب را سبب است

لیکن به صبوح‌ کیمیای طرب است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳: شاها همه آشوب ز بدخواه تو خاست 2شمارهٔ ۲۴: شاها اثر صبوح کاری عجب است 3شمارهٔ ۲۵: ای شاه به دولت از جهان بهر توراست 4شمارهٔ ۲۶: ای شاه زمانه بخت پیروز تو راست 5شمارهٔ ۲۷: رخشنده چو مهرست ضمیری که تو راست 6شمارهٔ ۲۸: با لشکر عشق تو مباهات خوش است 7شمارهٔ ۲۹: علم تو زعلم خضر و آصف بیش است 8شمارهٔ ۳۰: آن ابر که خاطرش به خاطر برق است 9شمارهٔ ۳۱: هر چند که بر زمانه فرمان من است 10شمارهٔ ۳۲: مخلوق فراوان است الله یکی است 11شمارهٔ ۳۳: دولت‌ که همه جهان به‌سنجر دادست 12شمارهٔ ۳۴: نور ملک ای ملک به نام تو درست 13شمارهٔ ۳۵: آتش تیغی و تا به محشر تف توست 14شمارهٔ ۳۶: ای شاه دل روشن تو جوشن توست 15شمارهٔ ۳۷: ای یار چو روزگار یار من و توست 16شمارهٔ ۳۸: دولت ‌که تو را داد به من زایل نیست 17شمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست 18شمارهٔ ۴۰: بیدادی و فتنه در جهان آیین نیست 19شمارهٔ ۴۱: در عشق توام امید بهروزی نیست 20شمارهٔ ۴۲: در راه نسا ای ملک پاک سرشت 21شمارهٔ ۴۳: آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت 22شمارهٔ ۴۴: تا از برم آن یار پسندیده برفت 23شمارهٔ ۴۵: ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت 24شمارهٔ ۴۶: گر یابد زهره آگهی از نامت 25شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 26شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 27شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 28شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 29شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 30شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 31شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 32شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 33شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 34شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 35شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 36شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 37شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 38شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 39شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 40شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 41شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 42شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 43شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 44شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 45شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 46شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 47شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 48شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 49شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 50شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 51شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 52شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 53شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...54شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 55شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 56شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 57شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 58شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 59شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 60شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 61شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 62شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 63شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 64شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 65شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 66شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 67شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 68شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 69شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 70شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 71شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 72شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 73شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 74شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 75شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 76شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 77شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 78شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 79شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 80شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 81شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 82شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 83شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 84شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 85شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 86شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 87شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 88شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 89شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 90شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 91شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 92شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 93شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 94شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 95شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 96شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 97شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 98شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 99شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 100شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 101شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 102شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 103شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 104شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 105شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 106شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 107شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 108شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 109شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 110شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 111شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 112شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 113شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 114شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 115شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 116شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 117شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 118شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 119شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 120شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 121شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 122شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 123شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 124شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 125شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 126شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 127شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 128شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 129شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 130شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 131شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 132شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 133شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 134شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 135شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 136شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 137شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 138شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 139شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 140شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 141شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 142شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 143شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 144شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 145شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 146شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 147شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 148شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 149شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 150شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 151شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 152شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ