به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۲۹: علم تو زعلم خضر و آصف بیش است

2710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

علم تو زعلم خضر و آصف بیش است

حلم تو زحلم مَعن‌ وَاحنَف بیش است

از صاعقه شمشیر تو را تف بیش است

وز مورچه ترکان تو را صف بیش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸: با لشکر عشق تو مباهات خوش است 2شمارهٔ ۲۹: علم تو زعلم خضر و آصف بیش است 3شمارهٔ ۳۰: آن ابر که خاطرش به خاطر برق است 4شمارهٔ ۳۱: هر چند که بر زمانه فرمان من است 5شمارهٔ ۳۲: مخلوق فراوان است الله یکی است 6شمارهٔ ۳۳: دولت‌ که همه جهان به‌سنجر دادست 7شمارهٔ ۳۴: نور ملک ای ملک به نام تو درست 8شمارهٔ ۳۵: آتش تیغی و تا به محشر تف توست 9شمارهٔ ۳۶: ای شاه دل روشن تو جوشن توست 10شمارهٔ ۳۷: ای یار چو روزگار یار من و توست 11شمارهٔ ۳۸: دولت ‌که تو را داد به من زایل نیست 12شمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست 13شمارهٔ ۴۰: بیدادی و فتنه در جهان آیین نیست 14شمارهٔ ۴۱: در عشق توام امید بهروزی نیست 15شمارهٔ ۴۲: در راه نسا ای ملک پاک سرشت 16شمارهٔ ۴۳: آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت 17شمارهٔ ۴۴: تا از برم آن یار پسندیده برفت 18شمارهٔ ۴۵: ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت 19شمارهٔ ۴۶: گر یابد زهره آگهی از نامت 20شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 21شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 22شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 23شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 24شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 25شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 26شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 27شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 28شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 29شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 30شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 31شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 32شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 33شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 34شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 35شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 36شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 37شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 38شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 39شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 40شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 41شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 42شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 43شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 44شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 45شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 46شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 47شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 48شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...49شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 50شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 51شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 52شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 53شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 54شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 55شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 56شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 57شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 58شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 59شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 60شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 61شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 62شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 63شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 64شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 65شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 66شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 67شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 68شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 69شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 70شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 71شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 72شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 73شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 74شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 75شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 76شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 77شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 78شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 79شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 80شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 81شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 82شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 83شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 84شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 85شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 86شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 87شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 88شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 89شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 90شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 91شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 92شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 93شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 94شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 95شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 96شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 97شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 98شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 99شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 100شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 101شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 102شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 103شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 104شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 105شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 106شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 107شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 108شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 109شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 110شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 111شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 112شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 113شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 114شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 115شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 116شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 117شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 118شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 119شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 120شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 121شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 122شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 123شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 124شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 125شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 126شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 127شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 128شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 129شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 130شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 131شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 132شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 133شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 134شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 135شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 136شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 137شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 138شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 139شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 140شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 141شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 142شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 143شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 144شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 145شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 146شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 147شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ