به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر معزی

امیر معزیرباعیاتشمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست

2360عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست

تا ملک بود به جز یکی سلطان نیست

بر هر دو برون از آن و زین فرمان نیست

آن بی ‌این نیست هرگز این بی‌ آن نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۸: دولت ‌که تو را داد به من زایل نیست 2شمارهٔ ۳۹: تا دین باشد به جز یکی یزدان نیست 3شمارهٔ ۴۰: بیدادی و فتنه در جهان آیین نیست 4شمارهٔ ۴۱: در عشق توام امید بهروزی نیست 5شمارهٔ ۴۲: در راه نسا ای ملک پاک سرشت 6شمارهٔ ۴۳: آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت 7شمارهٔ ۴۴: تا از برم آن یار پسندیده برفت 8شمارهٔ ۴۵: ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت 9شمارهٔ ۴۶: گر یابد زهره آگهی از نامت 10شمارهٔ ۴۷: ای راحت جان ما ز دو مرجانت 11شمارهٔ ۴۸: از تیغ چو آب تو به رزم آتش زاد 12شمارهٔ ۴۹: خالق همه اقبال خلایق به تو داد 13شمارهٔ ۵۰: باکم ز منی پای تو اندر گل باد 14شمارهٔ ۵۱: هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد 15شمارهٔ ۵۲: گیتی ملکا جز به تو آباد مباد 16شمارهٔ ۵۳: هر کار که هست جز به‌ کام تو مباد 17شمارهٔ ۵۴: ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد 18شمارهٔ ۵۵: دلها همه در زلف تو آویخته باد 19شمارهٔ ۵۶: ایزد ملکا سعادت جم به تو داد 20شمارهٔ ۵۷: تا دولت تو به گرد گردون گردد 21شمارهٔ ۵۸: ای از همه خسروان چو افریدون فرد 22شمارهٔ ۵۹: ای صدر جهان هرکه می‌کین تو خورد 23شمارهٔ ۶۰: عشقت صنما به روی‌ زردم دارد 24شمارهٔ ۶۱: جانی‌که زمهر توست نقصان نبرد 25شمارهٔ ۶۲: تا عصمت ایزدت نکوخواه نکرد 26شمارهٔ ۶۳: ایزد که بنای دولتت عالی کرد 27شمارهٔ ۶۴: چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد 28شمارهٔ ۶۵: هر تیر که شاه تیر گیر اندازد 29شمارهٔ ۶۶: ای شاه زمین فلک سریرتو سزد 30شمارهٔ ۶۷: سلطان علم عدل به هر عالم زد 31شمارهٔ ۶۸: من با تو بتا نفس نمی‌یارم زد 32شمارهٔ ۶۹: چون شاه سرای پرده بر هامون زد 33شمارهٔ ۷۰: هر شب که وصال یار دلبر باشد 34شمارهٔ ۷۱: گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد 35شمارهٔ ۷۲: تا فتح تو تاریخ مسلمانی شد 36شمارهٔ ۷۳: چون شاه سوی تخت سرافراز آمد 37شمارهٔ ۷۴: چون رخ بگشاد آن نگار دلبند 38شمارهٔ ۷۵: گر ابر به جود خویشتن را چو تو خوان ...39شمارهٔ ۷۶: از هیبت تو به روم کفار نماند 40شمارهٔ ۷۷: در عشق تو ای صنم مرا رای نماند 41شمارهٔ ۷۸: ای شاه بنای ملک محکم به‌تو ماند 42شمارهٔ ۷۹: در عشق تو زیر و بم هم‌آواز منند 43شمارهٔ ۸۰: تیراندازان همه گرو در بستند 44شمارهٔ ۸۱: خصمان تو لاف سپر زرد زدند 45شمارهٔ ۸۲: چون باز خیال تو پر و بال زند 46شمارهٔ ۸۳: هر شب که رهی فال ز روی تو زند 47شمارهٔ ۸۴: ترکان ملک با خرد و باهوشند 48شمارهٔ ۸۵: خصمان ملک چو جغد در ویرانند 49شمارهٔ ۸۶: گر بر فلک از تاجوران راه کنند 50شمارهٔ ۸۷: ای شاه تورا ماه نگین خواهد بود 51شمارهٔ ۸۸: تا چند دل تو چشمهٔ نور بود 52شمارهٔ ۸۹: از عمر شبی به‌ کام دل دوشم بود 53شمارهٔ ۹۰: حیرت همه در درنگ و سنگ تو بود 54شمارهٔ ۹۱: هرکس که سزای افسر وگاه بود 55شمارهٔ ۹۲: هر بزم که کردی همه بهروزی بود 56شمارهٔ ۹۳: دجله ملکا زمان زمان بفزاید 57شمارهٔ ۹۴: خرگه زند وکارکسی نگشاید 58شمارهٔ ۹۵: سلطان جهان برکیارق باید 59شمارهٔ ۹۶: از درگه تو ملوک را تاج آید 60شمارهٔ ۹۷: شاها چو دلت در صف تدبیر آید 61شمارهٔ ۹۸: چون آتش خاطر مرا شاه بدید 62شمارهٔ ۹۹: حوران سپاهت ای شه شیر شکر 63شمارهٔ ۱۰۰: دست مَلِک ملوکِ عالم‌ْ سنجر 64شمارهٔ ۱۰۱: چون بر دل و سر نهم دو دست ای دلبر 65شمارهٔ ۱۰۲: ای رفته ز خانه مدتی سوی سفر 66شمارهٔ ۱۰۳: چون نرگس اگر نهیم در خاکستر 67شمارهٔ ۱۰۴: هستند به بزمت ای شه شیر شکار 68شمارهٔ ۱۰۵: شاها خردت هست به می خوردن یار 69شمارهٔ ۱۰۶: ای دشمن تو به قبضهٔ قهر اندر 70شمارهٔ ۱۰۷: هرگز نشوم من از بت و باده صبور 71شمارهٔ ۱۰۸: ای شاه کجا گرم کنی بارهٔ بور 72شمارهٔ ۱۰۹: خستی دل من به غمزه ای بدر منیر 73شمارهٔ ۱۱۰: گر بخت بلند خواهی و عمر دراز 74شمارهٔ ۱۱۱: از کوی تو تا کوی من ای شمع طراز 75شمارهٔ ۱۱۲: چون چشم تو بر دلم شود تیر انداز 76شمارهٔ ۱۱۳: از جور قد بلند و موی پستش 77شمارهٔ ۱۱۴: شاهی که به رزم کاویان داشت درفش 78شمارهٔ ۱۱۵: در عشق تو بی‌روان نَوان بودم دوش 79شمارهٔ ۱۱۶: دستور و شهنشه از جهان رایت خوش 80شمارهٔ ۱۱۷: نشناخت ملک سعادت اختر خویش 81شمارهٔ ۱۱۸: چون ابر کف تو بیند ای خسرو شرق 82شمارهٔ ۱۱۹: تا دید زمانه در دلم غایت عشق 83شمارهٔ ۱۲۰: چشمی دارم ز اشک پیمانهٔ عشق 84شمارهٔ ۱۲۱: ای کرده همه جهان ز ناپاکان پاک 85شمارهٔ ۱۲۲: سقای ملک گرفت چنگ اندر چنگ 86شمارهٔ ۱۲۳: ای تیغ تو با قوت مریخ و زحل 87شمارهٔ ۱۲۴: از روضهٔ حسن تو نگاری رسدم 88شمارهٔ ۱۲۵: ای سیمبر از عشق تو در رشته شدم 89شمارهٔ ۱۲۶: هر شب غم تو به مه اشارت‌کُنَدَم 90شمارهٔ ۱۲۷: ای یار شبی که بی‌رخت بگذارم 91شمارهٔ ۱۲۸: گرچه دل و سینه‌ کان گوهر دارم 92شمارهٔ ۱۲۹: هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم 93شمارهٔ ۱۳۰: گه سرو بلند حله بوشت خوانم 94شمارهٔ ۱۳۱: ای‌ گوی زَنَخ سخن ز کویت ‌گویم 95شمارهٔ ۱۳۲: مستم ملکا و هر چه اکنون‌گویم 96شمارهٔ ۱۳۳: چشم من و چشم آن بت تنگ دهان 97شمارهٔ ۱۳۴: تیغ ملک شرق خداوند جهان 98شمارهٔ ۱۳۵: هر شاه که داشت دولت و بخت جوان 99شمارهٔ ۱۳۶: نه با منی ار چه همنشینی با من 100شمارهٔ ۱۳۷: رفتی و به یک بارگرفتی کم من 101شمارهٔ ۱۳۸: بگرفت شها قضای بد دامن من 102شمارهٔ ۱۳۹: ای چرخ‌کمر مبند برکینه من 103شمارهٔ ۱۴۰: نازید به گرز گاوسار افریدون 104شمارهٔ ۱۴۱: گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین 105شمارهٔ ۱۴۲: ای شاه زتو تخت همی نازد و زین 106شمارهٔ ۱۴۳: ای حیدر و جمشید به شمشیر و نگین 107شمارهٔ ۱۴۴: ای شاه جهان دو گوشهٔ روی زمین 108شمارهٔ ۱۴۵: ای برده به شمشیر همه ملک تگین 109شمارهٔ ۱۴۶: زین فتح‌ که‌ کرد شاه در کشور چین 110شمارهٔ ۱۴۷: خصمی‌که ستم بود همه همت او 111شمارهٔ ۱۴۸: سروی‌که بنفشه برگل آمد بر او 112شمارهٔ ۱۴۹: خصمی‌که بر او فسوس کرد اختر او 113شمارهٔ ۱۵۰: ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو 114شمارهٔ ۱۵۱: ای کرده سپهر و اختران یاری تو 115شمارهٔ ۱۵۲: ای شاه چو آسمان کمان داری تو 116شمارهٔ ۱۵۳: خورشید بر آسمان نپیماید راه 117شمارهٔ ۱۵۴: دارند همه شگفت میران سپاه 118شمارهٔ ۱۵۵: خصمان تو رسم بد نهادند همه 119شمارهٔ ۱۵۶: ای پیش تو حاسدانت‌ را سنگی نه 120شمارهٔ ۱۵۷: پروین و ستارگان گردون پیمای 121شمارهٔ ۱۵۸: افروخته دولت شه عالم رای 122شمارهٔ ۱۵۹: ای رایت و رای تو همایون چو همای 123شمارهٔ ۱۶۰: شاها در فتح بر تو بگشاد خدای 124شمارهٔ ۱۶۱: دامی که در آن دام شکارم کردی 125شمارهٔ ۱۶۲: ای عشق تو عمرم به کران آوردی 126شمارهٔ ۱۶۳: از بهر جمال چهرهٔ همچو پری 127شمارهٔ ۱۶۴: در بر ملکا دل توانگر داری 128شمارهٔ ۱۶۵: ای باخته عشق در جهان با دگری 129شمارهٔ ۱۶۶: هر سال به‌کار ملک بیدار تری 130شمارهٔ ۱۶۷: هر دم زا‌دمی‌ا خجسته دیدار تری 131شمارهٔ ۱۶۸: زاهد نکند توبه به زهد ای ساقی 132شمارهٔ ۱۶۹: خور گوید کاشکی که زرین تنمی 133شمارهٔ ۱۷۰: ای شاه نگویمت که چون گردونی 134شمارهٔ ۱۷۱: این مجلس شاه و گل‌فشان اندروی 135شمارهٔ ۱۷۲: لبیک دهد بخت چو آواز دهی 136شمارهٔ ۱۷۳: یار از غم من خبر ندارد گویی 137شمارهٔ ۱۷۴: ای ماه کمان شهریاری گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ