کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در سماع عاشقان زد فر و تابش بر اثیر

    گر سماع منکران اندرنگیرد گو مگیر

    قسمت حقست قومی در میان آفتاب

    پای کوبانند و قومی در میان زمهریر

    قسمت حقست قومی در میان آب شور

    تلخ و غمگینند و قومی در میان شهد و شیر

    نوبت الفقر فخری تا قیامت می‌زنند

    تو که داری می‌خور و می‌ده شب و روز ای فقیر

    فقر را در نور یزدان جو مجو اندر پلاس

    هر برهنه مرد بودی مرد بودی نیز سیر

    بانگ مرغان می‌رسد بر می‌فشانی پر و بال

    لیک اگر خواهی بپری پای را برکش ز قیر

    عقل تو دربند جان و طبع تو دربند نان

    مغزها اندر خمار و دست‌ها اندر خمیر

    عارفا گر کاهلی آمد قران کاهلان

    جاء نصرالله آمد ابشروا جاء البشیر

    گرمی خود را دگر جا خرج کردی ای جوان

    هر کی آن جا گرم باشد این طرف باشد زحیر

    گرمیی با سردیی و سردیی با گرمیی

    چونک آن جا گرم بودی سردی این جا ناگزیر

    لیک نومیدی رها کن گرمی حق بی‌حدست

    پیش این خورشید گرمی ذره‌ای باشد سعیر

    همچو مغناطیس می‌کش طالبان را بی‌زبان

    بس بود بسیار گفتی ای نذیر بی‌نظیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha