کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو چشم شیخ را دیدن میاموز

    فلک را راست گردیدن میاموز

    تو کل را جمع این اجزا مپندار

    تو گل را لطف و خندیدن میاموز

    تو بگشا چشم تا مهتاب بینی

    تو مه را نور بخشیدن میاموز

    تو عقل خویش را از می نگهدار

    تو می را عقل دزدیدن میاموز

    تو باز عقل را صیادی آموز

    چنین بیهوده پریدن میاموز

    یتیمان فراقش را بخندان

    یتیمان را تو نالیدن میاموز

    دل مظلوم را ایمن کن از ترس

    دل او را تو لرزیدن میاموز

    تو ظالم را مده رخصت به تأویل

    ستیزا را ستیزیدن میاموز

    زبان را پردگی می‌دار چون دل

    زبان را پرده بدریدن میاموز

    تو در معنی گشا این چشم سر را

    چو گوشش حرف برچیدن میاموز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha