به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
چونک ببردی دلی باز مرانش ز در
چشم تو چون رهزند ره زده را ره نما
زلفت اگر سر کشد عشوه هندو مخر
عشق بود گلستان پرورش از وی ستان
از شجره فقر شد باغ درون پرثمر
جمله ثمر ز آفتاب پخته و شیرین شود
خواب و خورم را ببر تا برسم نزد خور
طبع جهان کهنه دان عاشق او کهنه دوز
تازه و ترست عشق طالب او تازه تر
عشق برد جوبجو تا لب دریای هو
کهنه خران را بگو اسکی ببج کآمده ور
هر کس یاری گزید دل سوی دلبر پرید
نحس قرین زحل شمس قرین قمر
دل خود از این عام نیست با کسش آرام نیست
گر تو قلندردلی نیست قلندر بشر
تن چو ز آب منیست آب به پستی رود
اصل دل از آتشست او نرود جز زبر
غیر دل و غیر تن هست تو را گوهری
بیخبری زان گهر تا نشوی بیخبر
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.