کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لحظه لحظه می برون آمد ز پرده شهریار

    باز اندر پرده می‌شد همچنین تا هشت بار

    ساعتی بیرونیان را می‌ربود از عقل و دل

    ساعتی اهل حرم را می‌ببرد از هوش و کار

    دفتری از سحر مطلق پیش چشمش باز بود

    گردشی از گردش او در دل هر بی‌قرار

    گاه از نوک قلم سوداش نقشی می‌کشید

    گاه از سرنای عشقش عقل مسکین سنگسار

    چونک شب شد ز آتش رخسار شمعی برفروخت

    تا دو صد پروانه جان را پدید آمد مدار

    چون ز شب نیمی بشد مستان همه بیخود شدند

    ما بماندیم و شب و شمع و شراب و آن نگار

    مای ما هم خفته بود و برده زحمت از میان

    مای ما با مای او گشته کنار اندر کنار

    چون سحر این مای ما مشتاق آن ما گشته بود

    ما درآمد سایه وار و شد برون آن مای یار

    شمس تبریزی برفت اما شعاع روی او

    هر طرف نوری دهد آن را که هستش اختیار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha