کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخت چون بر نقد دولت سکهٔ اقبال زد
    هم شب شاهی در درویش فرخ فال زد
    جسم خاکی شد سپند و بستر آتش آن زمان
    کان گران تمکین در این مضطرب احوال زد
    طایر گرم آشیان خواب از وحشت پرید
    فتنهٔ تیری از کمین بر مرغ فار غبال زد
    ساقی دولت به دستم ساغری پر فیض داد
    مطرب عشرت به گوشم نغمهٔ پر خال زد
    آن که می‌کشتش خمار هجر در کنج ملال
    از شراب وصل ساغرهای مالامال زد
    پیش از آن کاید به اقبال آن شه اقلیم حسن
    جانم از تن خیمه بیرون بهر استقبال زد
    محتشم زد بر سپاه غم شبیخون شاه وصل
    بر به ملک دل ز عشرت خیمهٔ اجلال زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha