کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وصل چون شد عام از هجران بود ناخوشترک
    خاک هجران بر سر وصلی که باشد مشترک
    کی نشیند در زمان وصل بر خاطر غبار
    گر نه بیزد خاک شرکت بر سر عاشق فلک
    وصل نامخصوص یار آدم کش است ای همدمان
    خاصه یاری کش بود حسن پری خلق ملک
    یار را با غیر دیدن مرگ اهل غیرت است
    غیر بی‌غیرت درین معنی کسی را نیست شک
    هرکجا گرمست از تیغ دو کس بازار وصل
    می‌زنند آنجا حریفان نقد غیرت بر محک
    عاشقی ریش است و وصل دلبران مرهم برآن
    وصل چون شد مشترک می‌گردد آن مرهم نمک
    بر سر هر نامه طغرائیست لازم محتشم
    کی بود زیبنده گر باشد دو سر را تاج یک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha