محتشم کاشانی
غزل ها از رسالهٔ جلالیه
شماره ۲۹: خاک هجران بر سر وصلی که باشد مشترک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وصل چون شد عام از هجران بود ناخوشترک خاک هجران بر سر وصلی که باشد مشترک کی نشیند در زمان وصل بر خاطر غبار گر نه بیزد خاک شرکت بر سر عاشق فلک وصل نامخصوص یار آدم کش است ای همدمان خاصه یاری کش بود حسن پری خلق ملک یار را با غیر دیدن مرگ اهل غیرت است غیر بی غیرت درین معنی کسی را نیست شک هرکجا گرمست از تیغ دو کس بازار وصل می زنند آنجا حریفان نقد غیرت بر محک عاشقی ریش است و وصل دلبران مرهم برآن وصل چون شد مشترک می گردد آن مرهم نمک بر سر هر نامه طغرائیست لازم محتشم کی بود زیبنده گر باشد دو سر را تاج یک محتشم کاشانی